به او می گفتم بابا یکبار موج خوردی و یکبار ترکش آمدی راستش را بگومن دختر یک نفر را برای تو عقد می کنم تا بلکه نشانی از تو داشته باشم می گفت بابا شهادت عروسی من ، من عروس نمی خواهم شهادت عروس من است .من هم از سال 65 تا حالا سالگردها جشن عروسی می گیرم100 تا 150 کیلو برنج ناهار پخت می کنم غذای شب جمعه هم یادمان نمیرود.
*او هرچه داشت و نداشت از امام داشت تا آنجا یی که زمانی که او رااسیر کردند و داخل سلول انداختند به او گفتند از امام بد بگو ولی اینکاررا نکرد و روی سینه اش نشستند (به گفته نورالدین رضایی) با دود سیگار او را سوزاندند و به شهادت رسید و حتی زمانی قبل از شهادت آب درخواست می کرد و آنها آب را با نجاست مخلوط کردند و به او خوراندند او قبل از شهادت امام خمینی (ره) و امام زمان (عج) را دید.
قسمتی از وصیتنامه
تاریخ شهادت 08/03/1365 می باشد . قسمتی از وصیتنامه شهید قاسم عبدی بدین شرح است : چه شهید شویم و چه زنده بماینم در هر دو صورت پیروزیم چون از واقعه کربلا 14 قرن می گذرد و هنوز نام امام حسین (ع) را با شکوه فراوان می برند امام خمینی کسی بود که مثل امام حسین (ع) در درجه اول سینه ی خود را سپهر قرار داد و در مقابل کافران و از خدا بی خبران مثل کوه استوار ایستاد همین که دریاها و اقیانوس ها باید خروش را از او یاد بگیرند . چون امام خمینی ابر مردیست با ایمان ، دوست دارم مثل یک بسیجی در جبهه به شهادت برسم چون شهادت سعادت است و یک شهید بالاترین مقام را در پیشگاه خداوند دارد .
Martyr Ghasem Abdi
Ghasem Abdi was born in Mahmoud Abad city in 1968. He was martyred during the 8-year Iraqi imposed war against Iran in 1986. Part of his will reads as: We are the victorious whether we all be martyrs or survive, because 14 centuries passed after the martyrdom incident of Imam Hussein but his name is commemorated with honor and dignity. Imam Khomeini was a person much alike Imam Hussein who stood like a mountain; Imam Khomeini is a pious man. I like to be martyr in war fronts because martyrdom is an honor and a martyr enjoys elite position near the God.
بسیجی شهید : کربلایی قاسم عبدی
تاریخ تولد : 1347
تاریخ شهادت :21/1/1365
نام عملیات و محل شهادت: سلیمانیه عراق
بسیجی شهید قاسم عبدی در خانواده ای متدین ومذهبی واقع در سوراخمازو به دنیا آمد وی تحصیلات ابتدایی وراهنمایی و متوسطه را در مدارس محل زندگی اش ادامه داد با شرکت در پایگاه بسیج نقش فعالی را ایفا می نمود. به منظور دفاع و یاری دین خدا به جبهه های جنگ عظیمت نمود. ایشان علاقه وافری به شهادت داشت، همچنان که در وصیت نامه اش آمده :( خدایا مرگم را شـــهــادت فـــی سبیل الله قرار بده چون تنها را سعادت را شهید شدن در راه خدا که بالاترین مقام را در پیشگاه خداوند بزرگ می دانست.) در وصایا یش به دیگران چنین آمده است: ( ای برادران مذهبی من ، اگر حرف خمینی (ره) در تو اثر نکرد با دل خود وداع کن زیرا دل تو ار سنگ هم سختر است چون خمینی ولایت خدا وخورشید خدا بر روی زمین است.) پدر ومادر بزرگوارم نگویید گه چرا فرزند ما به جبهه رفت و شهید شد، چون امروز روز امتحان است و شما ای برادران بسیجی کمی از وقت خود را در بسیج صرف کنید وبه خاطر دنیا اینقدر جوش نزنید . شهید قاسم در منطقه سلیمانیه عراق به اسارت بعثیون عراق در آمده که به علت مجروحیت شدید در بغداد شهید ودر همانجا مدفون گردیده بود که پس از سالیان طولانی پیکر پر پر شده اش را به محمودآباد رجعت و در جوار سایر شهیدان سوراخ مازو علیا جای گرفت. یادش گرامی وراهش پر رهرو